دلایل شکل گیری دلبستگی نا ایمن و درمان آن
دلبستگی، به عنوان یک چارچوب نظری در روانشناسی، به رابطه عاطفی عمیق و پایدار میان فرد و دیگران اشاره دارد. براساس نظریه جان بالبی، دلبستگی اولیه در کودکی تاثیر بسزایی در توسعه شخصیت و روابط فرد در بزرگسالی دارد. اگرچه برخی از سبک های دلبستگی، مانند دلبستگی ایمن، باعث ایجاد روابط سالم و پایدار می شوند، سبک های دلبستگی ناایمن، نظیر دلبستگی اضطرابی، دوسوگرا و اجتنابی، می توانند مشکلات قابل توجهی در تعاملات اجتماعی و روانشناختی فرد ایجاد کنند.
انواع سبک های ناایمن دلبستگی
1. دلبستگی اضطرابی (Anxious Attachment ) :
افراد با دلبستگی اضطرابی اغلب در دوران کودکی با والدین خود رفتارهای مبهم یا متناقض تجربه کرده اند. این افراد در بزرگسالی تمایل دارند به شدت به روابط خود وابسته شوند و از رها شدن یا ترک شدن توسط دیگران می ترسند. در روابط عاطفی، آن ها ممکن است نیاز به تایید مداوم و نگرانی های شدید در مورد رها شدن از سوی شریک زندگی خود داشته باشند.
2. دلبستگی دوسوگرا (Ambivalent Attachment ) :
کودکان با این سبک دلبستگی رفتارهای متناقض از خود نشان می دهند. در حالی که در برخی مواقع به شدت به والدین خود نزدیک می شوند، در مواقع دیگر از آنها دور می شوند. در بزرگسالی، افراد با دلبستگی دوسوگرا معمولاً با مشکلاتی در ایجاد و حفظ روابط سالم رو به رو می شوند، زیرا از یک سو به شدت به روابط وابسته هستند و از سوی دیگر احساس ناامنی و ترس از رها شدن دارند.
3. دلبستگی اجتنابی (Avoidant Attachment ) :
افراد با دلبستگی اجتنابی در دوران کودکی، معمولاً احساس می کردند که نیازهای عاطفی آن ها توسط والدین برآورده نمی شود. آن ها به تدریج یاد می گیرند که از ابراز نیازها و احساسات خود اجتناب کنند و در بزرگسالی تمایل دارند از نزدیکی و صمیمیت در روابط خود دوری کنند. آن ها ممکن است در مواجهه با مشکلات عاطفی، احساسات خود را سرکوب کنند و از دیگران دوری گزینند.
تاثیرات سبک های ناایمن دلبستگی در بزرگسالی:
سبک های ناایمن دلبستگی می توانند تاثیرات عمیقی بر روابط فرد در بزرگسالی بگذارند. این افراد ممکن است در ایجاد روابط عاطفی پایدار و سالم مشکلات زیادی داشته باشند. به طور خاص:
- دلبستگی اضطرابی: فرد ممکن است با احساسات شدید اضطراب در روابط رو به رو شود، که می تواند منجر به مشکلاتی مانند وابستگی بیش از حد و سوءتفاهم ها گردد.
- دلبستگی دوسوگرا: این افراد ممکن است از رفتارهای متناقضی مانند نزدیکی بیش از حد یا اجتناب از نزدیکی استفاده کنند که این موضوع باعث سردرگمی در روابط می شود.
- دلبستگی اجتنابی: این افراد ممکن است از ایجاد صمیمیت واقعی در روابط خود اجتناب کنند و به دلیل عدم بیان نیازها و احساسات خود، روابط سطحی و بی عمق داشته باشند.
دلایل شکل گیری سبک های ناایمن دلبستگی در کودکی :
شکل گیری سبک های دلبستگی ناایمن به عوامل متعددی در دوران کودکی بستگی دارد، از جمله:
- بی ثباتی یا نارسایی در مراقبت والدین: کودکانی که والدینشان به صورت نامنظم یا بی ثبات به نیازهای عاطفی آنها پاسخ می دهند، ممکن است به دلبستگی اضطرابی یا دوسوگرا دچار شوند.
- دوری و بی توجهی والدین: کودکانی که در دوران رشد خود از سوی والدین خود احساس طرد یا بی توجهی می کنند، ممکن است سبک دلبستگی اجتنابی پیدا کنند.
- تروما یا آسیب های اولیه: تجربیات منفی مانند طلاق والدین، بی ثباتی اقتصادی، یا فقدان والدین می تواند به شکل گیری این سبک ها کمک کند.
راه های درمان :
درمان مبتنی بر دلبستگی (Attachment-Based Therapy ): این روش بر ایجاد روابط ایمن و تقویت مهارت های اجتماعی و عاطفی متمرکز است تا فرد قادر به ایجاد و حفظ روابط سالم باشد.
درمان روان تحلیلی: این درمان به افراد کمک می کند تا ریشه های عاطفی و روابط اولیه خود را درک کرده و با آنها مواجه شوند.
خانواده درمانی : درمان های مرتبط با خانواده می توانند به ترمیم الگوهای دلبستگی نادرست کمک کرده و روابط بین والدین و فرزندان را تقویت کنند.
نتیجه گیری
سبک های دلبستگی ناایمن، با توجه به تجربیات اولیه فرد در دوران کودکی، می توانند تاثیرات زیادی بر روابط عاطفی و روانی فرد در بزرگسالی داشته باشند. با استفاده از درمان های روانشناختی مناسب، می توان این الگوهای منفی را تغییر داد و به افراد کمک کرد تا روابط سالم و پایداری بسازند.
_