کشف عمیق و ریشه یابی مشکلات

روان درمانی تحلیلی یکی از روش های شناخته شده و موثر در درمان مشکلات روانی است که بر پایه نظریه های روانکاوی ، به ویژه نظریات فروید ، بنا شده است. این نوع درمان با تمرکز بر ناخودآگاه و تجربیات اولیه زندگی ، به دنبال کشف ریشه های مشکلات روانی و تغییر الگوهای رفتار ناکارآمد است. 
به زبان ساده تر، روان درمانی تحلیلی مانند یک سفر به اعماق ذهن است. در این سفر ، درمانگران و بیمار با هم به دنبال یافتن علت اصلی مشکلاتی هستند که فرد را آزار می دهند. این مشکلات ممکن است ریشه در تجربیات کودکی ، روابط گذشته ، یا حتی رویدادهای تراژیک زندگی داشته باشند. 
این نوع درمان بر این باور استوار است که بسیاری از مشکلات روانی ریشه در ناخودآگاه ما دارند. این روش درمانی با هدف کشف و تحلیل این بخش پنهان از ذهن ، به افراد کمک می کند تا ریشه مشکلات خود را شناسایی کرده و به درمان آنها بپردازند. 
با وجود اینکه همه انواع روان درمانی تحلیلی بر پایه اصول مشترک بنا شده اند، اما تفاوت هایی در رویکرد آنها وجود دارد. در ادامه به برخی از انواع مهم روان درمانی تحلیلی اشاره می کنیم: 
1. روانکاوی کلاسیک : 
این نوع درمان ، به روش سنتی فروید نزدیکتر است و جلسات طولانی مدت و مکرر دارد. در این روش ، درمانگر به عنوان یک شنونده فعال عمل می کند و بیمار تشویق می شود تا آزادانه افکار و  احساسات خود را بیان کند. 
هدف اصلی این رویکرد ، رسیدن به بینشی عمیق از ناخودآگاه و حل تعارضات درونی است. 


2. روان درمانی تحلیلی کوتاه مدت:
این نوع درمان ، با تعداد جلسات کمتر و تمرکز بر مشکلات خاص ، برای افرادی که به درمان طولانی مدت دسترسی ندارند مناسب تر است.
هدف این روش ، کاهش سریع علائم و بهبود عملکرد کلی فرد است. 


3. روانشناسی تحلیلی یونگ :
این نوع درمان بر اساس نظریات کارل یونگ بنا شده است و بر نقش نمادها، رویاها و ناخودآگاه جمعی تاکید دارد. 
هدف این روش کمک به فرد برای رسیدن به خودشکوفایی و یکپارچگی شخصیت است. 


تفاوت روان درمانی تحلیلی و روانکاوی 
روان درمانی تحلیلی و روانکاوی هر دو ریشه در نظریه های زیگموند فروید دارند و بر اهمیت ناخودآگاه در شکل گیری شخصیت و بروز مشکلات روانی تاکید می کنند. با این حال، تفاوت هایی بین این دو رویکرد وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.


روانکاوی:
روانکاوی قدیمی ترین و شناخته شده ترین شکل روان درمانی تحلیلی است و توسط فروید بنیان گذاری شده است. هدف اصلی روانکاوی ، کشف و تحلیل ناخودآگاه و ریشه های مشکلات روانی در دوران کودکی است و جلسات آن معمولا چندین بار در هفته برگزار می شود. 
روانکاو نقش فعالی در جلسات دارد و اغلب تفسیرهای عمیقی از رویاها، لغزش های زبانی و رفتار های بیمار ارائه می دهد. 
روانکاوی معمولا در اتاقی با مبل راحتی و بدون میز انجام می شود تا بیمار احساس آرامش بیشتری کند.


روان درمانی تحلیلی :
روان درمانی تحلیلی در دهه های اخیر به عنوان یک رویکرد کوتاه مدت و متمرکز تر بر مشکلات حال حاضر توسعه یافته است. 
هدف اصلی روان درمانی تحلیلی ، بهبود عملکرد فعلی بیمار و کاهش علائم است . مدت زمان این درمان کوتاهتر از روانکاوی بوده و یکبار در هفته برگزار می شود. روان درمانگر تحلیلی بیشتر نقش راهنما و همراه را دارد و به بیمار کمک می کند تا به خودآگاهی بیشتر برسد. 


روان درمانی تحلیلی چگونه کار می کند؟
درمانگر اغلب وقت خود را صرف گوش دادن به صحبت های بیماران در زندگیشان می کنند، آنها به دنبال الگو ها یا رویدادهای قابل توجهی هستند که ممکن است در مشکلات مراجعان نقش داشته باشند . آنها بر این باورند با کشف ناخودآگاه ، ریشه های مشکلات را یافته و می توانند به بیمار کمک  کنند تا الگوهای فکری و رفتاری ناکارآمد را شناسایی کرده و آنها را تغییر دهند. 
درمانگران تحلیلی با استفاده از تکنیک هایی مانند تفسیر رویاها ، تحلیل لغزش های زبانی و بررسی مقاومت ها، به کاوش در ناخودآگاه بیمار می پردازند. این بخش از ذهن شامل افکار، احساسات و خاطراتی است که به صورت آگاهانه به آنها دسترسی نداریم ، اما بر رفتارها و احساسات ما تاثیر می گذارند. 

مزایای روان درمانی تحلیلی :
این روش درمانی با تمرکز بر ناخودآگاه و ریشه های عمیق مشکلات روانی، به افراد کمک می کند تا درک عمیق تری از خود و الگوهای رفتاری شان پیدا کنند. در ادامه برخی از مهم ترین مزایای روان درمانی تحلیلی را بررسی می کنیم:


1. کشف ریشه های مشکلات: 
این رویکرد با کاوش در ناخودآگاه، به افراد کمک می کند تا ریشه های عمیق مشکلات روانی خود را شناسایی کنند. این امر به آنها اجازه می دهد تا به جای تمرکز بر علائم سطحی ، به درمان ریشه اصلی مشکل بپردازند.


2. درک بهتر از خود:
این روش درمانی به افراد کمک می کند تا درک عمیق تری از خود ، نیازها ، خواسته ها و الگوهای رفتاری خود پیدا کنند. با این درک بهتر ، افراد می توانند تصمیمات آگاهانه تری در زندگی بگیرند.


3. تغییر الگوهای ناسالم:
روان درمانی تحلیلی به افراد کمک می کند تا الگوهای ناسالم فکری و رفتاری را که در گذشته شکل گرفته اند ، شناسایی و تغییر دهند . این تغییر الگوها می تواند به بهبود روابط بین فردی، افزایش عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی منجر شود. 


4. کاهش اضطراب و افسردگی :
با شناخت و درمان ریشه های مشکلات، روان درمانی تحلیلی می تواند به کاهش علائم اضطرابی و افسردگی و سایر اختلالات کمک کند. 


5. رشد شخصی:
این روش درمانی فراتر از درمان مشکلات فعلی است و به افراد کمک می کند تا به رشد شخصی دست پیدا کنند. با افزایش خودآگاهی و درک عمیق تر از خود، افراد می توانند پتانسیل های خود را شکوفا کنند. 


روان درمانی تحلیلی یک فرایند طولانی مدت است که به صبر و تلاشی مداوم نیاز دارد. 
در این راه یافتن یک درمانگر مجرب بسیار مهم است و نقش مهمی در موفقیت درمان دارد. همچنین روان درمانی تحلیلی برای همه ی افراد مناسب نیست و در برخی موارد سایر رویکرد های درمانی می توانند تاثیر بیشتری داشته باشند در نتیجه بهتر است قبل از شروع درمان، با یک متخصص مشورت کنید.